نوحه محرم

سرگرمی

داستان-sms-

 

ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد  

سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد 

از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان             در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان
دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر    با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر 

ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد  

سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد  

 

 

 

رخصت بده از داغ شقایق بنویسم

 

از بغض گلوگیر دقایق بنویسم

 

می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم

 

نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم

 

دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است

 

وصف تو فراتر ز شعور کلمات است

 

در حسرت لب های تو لب های فرات است

 

عالم همه از این همه ایثار تو مات است

 

از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت

 

دل ها همه مست رجز گاه به گاهت

 

هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت

 

دلواپس طفلان حرم بود نگاهت

 

سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت

 

وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت

 

فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت

 

با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت

 

صد حیف که آن یار وفادار نیامد

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

انگار که در علقمه غوغا شده آری

 

خونبارترین واقعه بر پا شده آری

 

در بزم جنون نوبت سقا شده آری

 

دیگر پسر فاطمه تنها شده آری

 

این قافله را قافله سالار نیامد

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

ای علقمه از عطر تو لبریز برادر

 

ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر

 

بعد از تو بهارم شده پاییز برادر

 

برخیز حسین آمده برخیز برادر

 

عباس ترین حیدرکرار نیامد

 

 

" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"

 

حسین علاءالدین

 

*******

 

 

 

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب شب عاشورای خسرو خوبان است – از بهر هفتاد و دو تن زهرا پریشان است

جن و ملک زین ماجرا غمگین و نالان است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب حسین بن علی اندر دعا باشد – تا صبح مشغول عبادت با خدا باشد

فردا سر نورانیش بر نیزه ها باشد – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

امشب به خیمه اصغر شیرین زبان خواب است – فردا ز سوز تشنگی نالان و بی تاب است

در کربلا از بهر طفلان آب نایاب است – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا حسین تشنه لب تنهای تنها می شود – از ظلم جور کوفیان افسرده زهرا می شود

گریان ز هجر اکبرش غمدیده لیلا می شود –  در عالم، در عالم  فریاد شور و شین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

فردا در این صحرا شود کشته علی اکبر – گردد جدا دست از تن عباس نام آور

باشد حسین بن علی بی مونس و یاور – در هر جا، در هر جا، آوای یا حسین است

واویلا، واویلا، شب قتل حسین است (2)

 

*******

 

 

 

ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

دم نوحه :

ساربانا مهلتی آرام جان گم کرده ام

من در این دریای خون در گران گم کرده ام

ادامه:

ساربانا مهلتی دارم در این جا مشگلی

رفته از دستم گلی از وی نبردم حاصلی

اندر این دشت بلا رفته زدستم نوگلی

من حسین باوفا آرام جان گم کرده ام

ساربان بهر خدا یک ساعتی آهسته تر

اندر این دشت بلا گم گشته از من تاج سر

یعنی یک دنیا برادر از من خونین جگر

اندر این صحرا ززجور گوفیان گم کرده ام

ساربانا مهلتی تا تابر سر نعش حسین

راز دل گویم ببارم خون دل از هردو عین

در عزایش عالمی را پکنم از شور و شین

من برادر در میان خاک و خون گم کرده ام

مهلتی تا جستجویی اندرین صحرا کنم

در میان قتلگه من کشته ام پیدا کنم

بر سرنعش برادر دیده را دریا کنم

خاک بر فرقم که نور دیدگاه گم مرده ام 

 

*******

 

 

 

نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند

 

 نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند               برای اهل حرم، آب میسر کند

 

داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی             باز در این مهلکه یاد برادر کند

 

تشنه لب داده جان بر لب دریای آب                خجل از روی او گشته دل آفتاب

 

دست عباس چون جدا شد                            محشری در خیمه ها شد

 

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

 

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک

 

 چو آمد از علقمه نوای ادرک اخا                  بگفت ای برادر زپا فتادم بیا

 

رسید چون این نوا به گوش اهل حرم             ز آب بگذشته و به لب همه این نوا

 

علم افتاده و نیست علمدار حسین، یا حسین     علم افتاده و نیست دگر یار حسین، یا حسین

 

        یک طرف دست    یک طرف مشک    دل پر از خون    دیده پر اشک

 

ساقی لب تشنگان گرچه زتن داده دست           پرده ظلمت درید بند ستم را گسست

 

داده سرو داده جان در ره آزادگی                   بر دل حق باوران داغ غم او نشست

 

سرخی خون او پشت ستم بشکند                   عاقبت خانه ظلم زبن بر کند

 

کربلا شد شور محشر                                 مرگ و نفرین بر ستمگر

 

******

 

 

 

بيا مادر از حرم بيرون سرو بستانت مي‌رود ميدان

دم نوحه:
بيا مادر از حرم بيرون سرو بستانت مي‌رود ميدان
كفن بنما بر تن قاسم مونس جانت مي‌رود ميدان

ادامه:
بيا مادر درد دل گويم اين دم آخر با تو از احسان
مكن ديگر بعدم اي مادر گريه و زاري ناله و افغان

بود يارم اندر اين صحرا اي ستم‌ديده خالق سبحان
زجور چرخ گل مادر از گلستانت ميرود ميدان

اگر ديدي پيكرم را در خاك و خون غلطان صبر كن مادر
اگر ديدي راس من بر ني چون مه تابان صبر كن مادر

اگر ديدي پيكرم را در خاك و خون غلطان صبر كن مادر
حلالم کن ناز پرورده روی دامانت میرود میدان

رهایم کن تا که بنشینم بر براق مرگ با هزار افغان
که جولانم گشته ای مادر دیده گریان غرقه جانان

ز خون من باید این صحرا لاله‌گون گردد از دم پیکان
شود جسمم طوطیا از کین جان جانانت میرود میدان

بیا مادر لحظه ای بنشین در کنار من از ره یاری

 

******

 

 

 

 

وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم

وقتی علم میبینم یاد علمدار میکنم
وقتی که غم میبینم یاد غم یار میکنم
وقتی که آب میبینم یاد لب سقا میکنم
وقتی که گل میبینم یاد گل لیلا میکنم
آقا به عشق کربلا می کشی عاقبت مرا
خونم حلالت آقا خونم حلالت
به عشق بین الرحمین می کشی ام چرا حسین
جون ناقابلمو بگیر اما منو کربلا ببر
چیزی ازت کم نمیشه بیا و آبرو بخر
دوست دارم اون روزی که وا می شه راه کربلا
تن صد پاره من مونده باشه تو سنگرا
زیر آفتاب بسوزه پیکر بی مزار من
زائرای کربلا رد بشن از کنار من

 

******

 

 

 

 

من كه مانند نى در نوایم              عاشقم عاشق كربلایم
روز و شب در غم و شور و شینم     عاشق كربلاى حسینم

خادم كوى آن نور عینم                   عبد درگاه آن مقتدایم
گر چه بگذشته دور جوانى               لیك در پیرى و ناتوانى
بلبل آسا كنم نغمه خوانى               تا كه باشد طنین در صدایم
یا حسین جز تو شاهى ندارم           جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم                 حق بود شاهد مدّعایم
یا حسین اى عزیز پیمبر                   زاده عصمتِ پاك داور
زیب عرش خدا پور حیدر                  با غم و عشق تو آشنایم
من چو مجنون صحرا نوردم               آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم                       در رثایت سخن مى سرایم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند             گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو یك لحظه پیوند                اى شهید سر از تن جدایم
یا حسین جان عالم فدایت                 جان به قربان مهر و وفایت
بین كه (مردانى ) با وفایت                  اشك خون ریزد از دیده هایم
حق به محشر چو خواهد حسابم        در سؤ الش بود این جوابم
ذاكر زاده بو ترابم                               مرثیت خوان آل عبایم

 

*******

 

 

 

این نوحه را اهنگران خوانده است

 

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

دل می رود خبر دهد به زهرا          که بچه ات فتاده روی صحرا
ببین خزان رسیده نوگلت را    بیا نما جراحتش مداوا       

حسین تو غریب و تنها خفته حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

منای من زمین کربلا شد           تشنه جگر سر از تنم جدا شد

به این شهادتم خدا را رضا شد              حماسه ها زخون من به پا شد

      ذبیح حق سر از تنش جدا خفته  حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

کنار قتلگاهم قدم گذار زینب - حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

ز تیغ کین بریده حنجر من        به روی نی نزاره کن سر من 
هزار پاره پاره پیکر من         به پیش دیده ی دو خواهر من
به قتلگه راه مسیحا خفته  حسینت اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

رَوی تو چون به سوی شام ویران        همره تو قافله ی اسیران 
حماسه ساز صحنه ی جهادم              گوهر عشق و روح عدل و دادم
میان خون عزیز زهرا حسین اینجا خفته

نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب  حسینت اینجا خفته (۲)

 

*******

 

 

 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 

بـسـوز ای دل که امروز اربـعیـن است *** عـزای پـور ختـم المرسـلیـن است

 

 مـرام شـیـعـه در خـون ریـشـه دارد *** نگـهبانی ز خط خـون چنین است

 

حـسـین بن علـی سالار دین است *** امـام و رهـبـر اهـل یـقـیـن است 

 

 قــیـام کـربـلـــا گـشـت تـــا قـیـامـت *** سراسر درس بهـر مسلمین است 

 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 

حسین است آنکه با حـق همنشین است **** خـدا را حـجـت و دیـن را امـیـن اسـت

 

حسین است آنـکه درخـط شهـادت **** امــام اولــیــن و آخـریــن اسـت

 

حـسـین است آنــکـه حـق را جـاودان کــرد **** حسین اسـت آنکه بـاطـل را عیان کرد

 

حسین اسـت آنکه حکـم دیـن بیان کـرد **** حسین است آنکه با قرآن قرین است

 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 

دل مــا در پـی آن کـاروان اسـت *** که از کرب و بلا با غم روان است

 

چه زنجـیری به دست و بـازوان اسـت *** کـه گـریـان دیـده ی روح الامـیـن اسـت

 

اگر در کربـلا غـم بـی شمـار است *** اگــر دل هـای شـیـعه داغـدار است

 

اگر چـشـمان مـهـدی اشکبار است *** ز داغِ آن وداعِ آخـــــــریــــــن اســـت  

 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 

پیام خون خطابی آتشین است *** بقاءِ دیـن قرینِ اربعیـن است

 

کــه تــاریـخِ پُـر از خـون و شـهـادت *** سراسر اربعین در اربعین است

 

به دورانِ سیاهِ سلطه ی شب *** که میدوزند از افشاگران لب

 

جـهـادِ حـضـرت سـجـاد و زیـنـب *** بیانِ خطبه های آتشین است

 

زبـانِ زیـنـب٬این بـانـوی پُــر درد *** که هست آموزگارِ هر زن و مرد

 

چنـان در کـوفـه طـوفانـی به پـا کرد *** تو گویی خود٬امیر المؤمنین است

 

اسیران را چو بر محمل نشاندند *** تـو گویی تیر غم بر دل نشاندند

 

گُلی را چیده و در گِل نشاندند *** رقیه آن گل شادابِ دین است

 

 دیـار شـام با غـم ها قـریـن اسـت *** قلوب شیعیان زین غم حزین است

 

     مـزار زیـنـب و قـــبـــر رقـیــه *** تجلی گاه عشق عارفین است

 

به یاد کربلا دلها غمین است       دلا خون گریه کن چون اربعین است(۲)

 شهادت نامه ها خوبان نوشتند*** چه خوش با خون خود عنوان نوشتند
به دل بستند با دلدار پیمان*** به خون سرخطّ آن پیمان نوشتند
بیابان لاله گون کردند و رفتند*** کتـاب عـشـق را ایـنان نوشتند
بُوَد خون شهیدان پاک، از آنرو***  که بـا آن مـعنی قـرآن نوشتند
شهیدان امتحان خـویش دادنـد  ***  که درس عشق تا پایان نوشتند
گَهی در مسجد و گاهی به محراب ***  گَهی در صحـنه میـدان نوشتند
بــرای درد مظلـومان عـالم   ***       طبیبان نسخه درمـان نوشتند
بدستور خــدا نام شـهـیـدان    ***   به باب روضه رضوان نوشتند
به خـون هر شهیـدی یـادواره***      به بـرگ لالـه کنـعـان نوشتند

 

*********

 

 

 

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

ای خواهر غمدیده  بیقرار من - هستی انیس و مونس و غمگسار من

آتش مزن بر سینه داغدار من - نور دل خیر النساء خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

دارم تمنا این دم آخر از تو من - خواهر ز خیمه آور آن کهنه پیراهن

تا این دم آخر کنم من ورا بر تن - ای یادگار مرتضا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

این آخرین دیدار ماست مهربان خواهر - سخت است دل کندن ز تو لحظه آخر

تنها تو می مانی و این لشکر کافر - بر حق سپارم من تو را خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

من می روم میدان که دین جاودان ماند - حق و حقیقت پایدار در جهان ماند

خواهر چو بینی راسم از تن جدا گردد - صد پاره جسم از دم نیزه ها گردد

تیر سه شعبه در دل من رها گردد - کم استقامت در بلا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

در قتلگه بینی اگر حسم من عریان - بینی تنم افتاده در خاک و خون غلطان

پیش چشم خصم دین تو نما افغان - بر کودکان مضطرم مهربانی کن

بر اهل بیت و دخترم مهربانی کن - بر غنچه های احمرم باغبانی کن

راسم انیست هر کجا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

بر کوداکنم خواهرم جای مادر شو - با صبر خود اسلام را یار و یاور شو

در این سفر رسوا گر قوم کافر شو  - ای قهرمان کربلا خواهر ای زینب

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب (۲)

 

********

 

 

 

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد

امشب حسین دلداری فرزندخواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب شه دنیا و دین،با قلب مجروح و غمین - گوید به زین العابدین باشد وداع آخرین

ای دل غمین حالم ببین از جور قوم مشرکین - فردا یقین شمر لعین آبم ز خنجر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب کند لیلا فغان زینب بود بر سر زنان  این از غم سلطان دین آن از فراغ نوجوان

این در صدای الحذر آن در نوای الامان   این با برادر در سخن آن دل به اکبر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب حسین در کربلاگردد به دور خیمه ها - گاهی به بانگ یا نبی گاهی به صوت یا اخا

گاهی به فکر کودکان گه در نماز و در دعا - فردا به راه امتحان سر را به کافر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب همه اطفال او را تشنگی در گفتگو - غم در دل و خون در گلو بشکسته سر بگشاده مو

باشد برادر در سخن گه با پدر گه با عمو - فردا حسین این جمله را تسلیم خواهر می کند

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

امشب سکینه از عطش بگرفته دامان پدر - هر دم زند بر سینه و گاهی به پهلو گه به سر

گوید که ای جان پدرعزم سفر مگر داری - سید چو مجنون با قلم تشکیل دفتر می دهد

فردا حسین سر می دهد ،عباس و اکبر می دهد (۲)

 

*********

 

 

 

عمه جان اینجا کجاست

 

سوز آه و ناله است دل خراش غم فضاست

عمه جان اینجا کجاست

خاک این صحرا چرا  عمه می ریزی به سر

 می زنی بر سینه و می کشی آه از جگر(2)

جای جای این زمین می کنی هر دم نظر

گوی و این خاک پاک پیش   چشمت آشناست(2)

عمه جان اینجا کجاست

گاه از درد درون بی قراری می کنی (2)

 گه گلاب از چشمه دیده جاری می کنی

گه گزرای سر به خاک      آه و زاری می کنی

گاه می بوسی زمین      گاه فریاد ت به پاست

عمه جان اینجا کجاست

گه به این جانب دوان گه به ان جانب روان

بر دلم آتش زدی این چه حالست عمه جان خاک و سنگ این زمین با نوایت 

 

 

********

 

 

 

دم نوحه:
ای زمین کربلا من زاده پیغمبرم

بر زمین گرم ِتو افتاده در خون پیکرم
زاده پیغمبرم ،زاده پیغمبرم


ادامه ی نوحه:
ای زمین کربلا امشب منم با ساربان
قطع سازد ازبدن دست من وانگشترم
ای زمین ازخون یاران گشته ای چون گلسِتان
روی تو افتاده بی سرنوگلان ِپرپرم
غم ندارم ای زمین از زخم شمشیر و سنان
یادم آمد از گلوی خشک نازاصغرم
ای زمین کربلا دارم به هر جانب نظر
می کِشم من انتظار روی زهرا ،مادرم

چون به وقت مردنم بر سر ندارم هیچ کس
مادرم آید ببندد هردو چشمان ترم
ای زمین کربلا بودم تورامن میهمان
با لب تشنه بُرَد شمر لعین از تن سرم
ای زمین، جسم به خون غلتان بُوَد مهمان تورا
بر سر نی می رود تا شام رأس انورم

 

*******

 

 

یا حبیبی یا حسین (۲)

ای شهید کربلایم السلام - خامس آل عبایم السلام

کربلا دانی که برادر داده ام - کربلا دانی که سیلی خورده ام

یا حبیبی یا حسین (۲)

کربلا دانی که زندانی شده ام - کربلا دیدی که مهمانی شده ام

کربلا دیدی حسینم کشته شد - نوجوانانش به خون آغشته شد

یا حبیبی یا حسین (۲)

کربلا ماه بنی هاشم چه شد - یادگار مجتبی و قاسم چه شد

آمده ام بهرت عزادارای کنم - در جوارت گریه و زاری کنم

یا حبیبی یا حسین (۲)

ای برادر کو سرت کو پیکرت - ای برادر کو علی اکبرت

ای برادر ای شهید کربلا - ای به خون آغشته ی دشت بلا

یا حبیبی یا حسین (۲)

 

*******

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 1 مرداد 1394برچسب:,ساعت 10:59 توسط meysam|


آخرين مطالب

Design By : RoozGozar.com